یه دفعه هم بهش فکر نکردم...
ازم پرسید تونستی فراموشش کنی ؟
خاک سیگارم را تکان دادم و گفتم ...
آره ... !
توی این یک سال و شیش ماه و هفده روز و پنج
ساعتی که رفته ...
یه دفعه هم بهش فکر نکردم...
خاک سیگارم را تکان دادم و گفتم ...
آره ... !
توی این یک سال و شیش ماه و هفده روز و پنج
ساعتی که رفته ...
یه دفعه هم بهش فکر نکردم...
نظرات شما عزیزان: